وجیهه علی اکبری سامانی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به انتشار مجدد اثری داستانی از خود با عنوان «آن مرد با باران میآید» عنوان کرد: این رمان نوجوان را برای جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری نوشته بودم که خوشبختانه برگزیده شد و توسط سوره مهر هم به چاپ رسید. ولی به دلایلی، تصمیم گرفتم چاپهای بعدی را با ناشری دیگر کار کنم.
وی ادامه داد: آن مرد با باران میآید داستان زندگی یک خانواده از طبقه متوسط جامعه و یک گروه نوجوان را در ماههای پایانی پیروزی انقلاب اسلامی روایت میکند. وقایع داستان حول این گروه نوجوان می چرخد که در رأس آن ها نوجوانی به نام بهزاد قرار دارد. بهزاد کم سن و سال است و اطلاعات چندانی از جریاناتی که در اطرافش در حال وقوع است، ندارد. او قدم به قدم وارد قضایای انقلاب و تحولات اطراف خود میشود و در خلال اتفاقات تلخ و شیرین رمان، تبدیل به یک بزرگمرد میشود.
سامانی ادامه داد: وقتی تصمیم گرفتم در جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری شرکت کنم، دلم میخواست رمانم در حوزه بزرگسال باشد که عمده فعالیتها و کتابهای من در این حوزه متمرکز است. اما برای پیدا کردن سوژهای مناسب و نگارش آن، زمان کمی داشتم. از طرف دیگر سالها قبل داستان کوتاهی نوشته بودم که در مجلات سروش نوجوان و سلام بچه ها چاپ شده بود. احساس کردم آدم ها و شخصیتهایی که در آن داستان ساخته و پرداخته شدهاند، و همچنین سوژه و اتفاقاتش کاملا قابل بسط و گسترش و پر و بال دادن است. برای همین تصمیم گرفتم به بخش نوجوان جشنواره فکر کنم و برای آن بخش داستانم را به شرحی که گفتم بسط بدهم.
این نویسنده جوان ادامه داد: البته من هم تنها داستانی که در حال و هوای انقلاب نوشتم، همین رمان بود. که برای تحقیقش هم حدود چهارماه وقت گذاشتم. اما مرحوم امیرحسین فردی؛ که پیشتاز و پرچمدار برگزاری جشنواره انقلاب بودند، خودشان در جایی هدفشان را از برپایی این جشنواره داستانی، اینطور بیان کردند که همه انقلابها، ادبیات داستانی خودشان را آفریدند، ولی ما سی سال را از دست دادهایم و هنوز کار داستانی انقلابی منسجمی صورت نگرفته است. ایشان با هدف تقویت داستان انقلاب که زیر سایه ادبیات دفاع مقدس و بعدتر انفعال بخشی از بدنه فرهنگی جامعه اعم از مسئولین و هنرمندان؛ به فراموشی سپرده شده بود، این حرکت ارزشمند و بزرگ را پایهریزی کردند و واضح است وقتی به گفته مرحوم فردی، بعد از سی سال هنوز بزرگان و اساتید صاحب قلم کار درخور و قابل قبولی ارائه نکرده اند، واقعا چطور میشود از نسلهای جوانتری که آن فضا را درک نکردهاند، چنین توقعی داشت؟
وی همچنین افزود: یک رمان با مضمون دینی_اجتماعی دارم که در مراحل پایانی بازنویسی سومش است. خمیرمایه و مضمون این داستان را هم از یکی از داستانهای سالهای قبلم گرفتم. چون دوستان کار را خوانده بودند و عقیده داشتند قابل بسط و بازنویسی دوباره است. قراردادش را هم با نشر کتابستان بستهام که ان شالله تا آخر سال و اگر نشد، برای نمایشگاه کتاب آماده میشود.
یادآوری میشود چاپ تازه از رمان «آن مرد با باران میآید» در ایام دهه فجر از سوی نشر کتابستان معرفت رونمایی میشود.
نظر شما